اشاره:
عبادت که هدف آفرینش انسان است، اسراری دارد;
عبادات ظاهری دارند و باطنی و سری، به ما گفته اند که آن اسرار را فراگیریم و بدان ها عمل کنیم . نماز خواندن و روزه گرفتن و وضو گرفتن و دیگر تکالیف جزء احکام الهی است . هر یک از احکام برای آن است که انسان به اسرار آنها پی ببرد و آزاد شود .
مرحوم شهید - رضوان الله تعالی علیه - نقل فرموده است (1) که همواره رسول خدا (ص) بعد از نماز صبح، بین الطلوعین، در مسجد می نشستند و به سؤال های مردم پاسخ می دادند . روزی دو نفر نوبت گرفتند تا سؤالاتی طرح کنند . حضرت به اولی فرمود: گرچه شما قبل از آن برادر آمده اید لکن نوبتتان را به ایشان بدهید، چون شما اهل کرم و ایثارید و او کار لازمی دارد و عجله دارد . این ادب رعایت نوبت را حضرت در آن جا آموختند . بعد فرمودند: من بگویم شما برای چه آمده اید یا شما می گویید؟ عرض کردند یا رسول الله! شما بفرمایید .
فرمودند: یکی برای یاد گرفتن مسائل حج آمده است و دیگری برای مسائل وضو گرفتن، آن گاه سؤال ها را جواب فرمود:
اما معنای وضو گرفتن - شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد: شستن صورت در وضو یعنی خدایا هر گناهی که با این صورت انجام دادم آن را شست و شو می کنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم . شستن دست ها در وضو یعنی خدایا از گناه دست شستم، و گناهانی را که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم . مسح سر در وضو یعنی خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم . مسح پا یعنی خدایا من از جای بد رفتن پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام تطهیر می کنم .
اگر کسی بخواهد نام مبارک حق تعالی را بر زبان آورد، باید دهان را تطهیر کند . مگر می شود انسان با دهان ناشسته نام خدا را ببرد، باید دهان را با آب مضمضه کند و بشوید .
این گوشه ای از اسرار وضو گرفتن است . اگر ما می بینیم از نماز و عبادت لذت نمی بریم برای آن است که به این اسرار آشنا نیستیم . آنها که از عبادت لذت می برند چیزی را به این عبادت تبدیل و تعویض نمی کنند .
مرحوم ابن بابویه نیز از امام هشتم نقل فرموده است که امام رضا - سلام الله علیه - به یکی از شاگردانشان به نام محمد بن سنان مرقوم فرمود: «ان علة الوضوء التی من اجلها صار علی العبد غسل الوجه و الذراعین و مسح الراس والقدمین . فلقیامه بین یدی الله تعالی و استقباله ایاه بجوارحه الظاهرة و ملاقاته بها الکرام الکاتبین . فیغسل الوجه للسجود و الخضوع و یغسل الیدین لیقلبهما و یرغب بهما و یرهب و یتبتل و یمسح الراس والقدمین لانهما ظاهران مکشوفان یستقبل بهما کل حالاته و لیس فیهما من الخضوع والتبتل ما فی الوجه والذراعین » . (2)
فرمود: سر وضو گرفتن و غسل و مسح این است که انسان با اعضای پاک متوجه خداوند سبحان گردد . آیا می شود انسان با چشم گناه بکند و با همان چشم و صورت متوجه خداوند بشود؟ و اصولا اسرار الهی حقایقی است که «لایمسه الا المطهرون » . (3) اگر حقیقت قرآن را جز افراد باطهارت نمی یابند، حقیقت این عبادات را هم جز افراد پاک نمی یابند . آن گاه عبادت در کام انسان لذت پیدا می کند و هیچ چیزی انسان را به خود مشغول نخواهد کرد .
در این حدیث شریف سخن از ملاقات خدا و استقبال فرشتگان است . انسان ملائکه را می بیند، سخنان آنان را می شنود . این که می بینیم ما نماز می خوانیم و چیزی از نورانیت احساس نمی کنیم برای آن است که نماز را با آداب و اسرار آن نخواندیم . خاصیت نماز، در معرفت باطن آن است . اگر انسان با این اسرار آشنا شد و آن گاه در راه خدا شربت شهادت نوشید، خون او با دیگر خون ها یکسان نیست .
هر شهیدی آن قدرت را ندارد که نظام اسلامی را تحکیم کند . گاهی هزاران نفر باید شهید شوند تا سدی در برابر سیل بیگانگان باشند، گاهی یک نفر سیل را برمی گرداند . گرچه برای شهید مقامی است بس عظیم، اما همه شهدا در یک درجه نیستند . آن کسی که عارف تر و عالم تر و آگاه تر و با فرشتگان خدا در زمان حیاتش ملاقات ها داشته است، خون او هم مؤثرتر است .
در وضو، شستن صورت با صابون لازم نیست، شستن صورت با نیت لازم است . اگر کسی صورت را با این قصد بشوید که خدایا برای وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهیر کردم که با چهره ای پاک به سوی تو و در خاک تو بیفتم، او به اسرار عبادت پی برده است و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات می کند . دست ها را می شوید تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخیزد; و سر و پا را مسح می کند چون در نماز سر او پیداست و پاهای او به طرف قبله است، باید با فکر و پای پاک به طرف خداوند سبحان بایستد و لذت ببرد . این گوشه ای است از آن چه در مورد وضو بیان فرموده اند .